دوازده قدم در ترک اعتیاد
به اعتقاد بسیاری، با توجه به وضعیت اسفناک وابستگی به مواد مخـدر در دنیا، سازمانهای ذیربط هرگز توان برخورد با این معضل بزرگ را نداشته و نخواهند داشت. اعتیاد به مواد مخدر، اکنون بهصورت یک پدیده فرا کنترل، دنیای ما را تهدید میکند و جهت رویارویی با این مشکل و تعدیل صدمات و تبعات ناشی از آن، لازم است به پشتوانه و حمایت مراجع و پتانسیلهای فرا سازمانی، جنبشهای خودجوش مردمی خصوصاً آنانیکه شخصاً وابستگی و رهایی از آن را تجربه کردهاند(گروههای خودیاری)، در کنار سازمانهای ذیربط، فعالیت همهجانبه و گستردهای را در این زمینه آغاز کنند.
در زمینهی درمان الکلیسم و وابستگی به مواد مخـدر از یک قرن پیش، مردم ایالات متحده به علت عدم موفقیت مسئولان، نخبگان و متخصصان در پیدا کردن راهحل این مشکل اجتماعی، رأساً بهصورت تشکلهای مردمی حرکت تازهای جهت کمک به همنوعان خود آغاز کرده و خدمات ارزندهای در جهت فهم این معضل و چگونگی برخورد با آن به دنیای ما عرضه کردند.
جمعیت ATM (American Temperance Movement)و سپس گروه آکسفورد OXFORD GROUP که از معروفترین این تشکلها بودند باوجود موفقیت فراوان و کمک به پیدایش ایدههای نو جهت آیندگان، به علت دور شدن از هدف اصلی خود و آلودگیهای سیاسی، از صحنه کمکرسانی خارج شدند.
در سال ۱۹۳۵ میلادی جمعیت (AA) ALCOHOLICS ANONYMOUS که توسط دو فرد وابسته به الکل بنیانگذاری شد، تحول و انقلابی در دنیای ما به وجود آورد که گستردگی و تأثیر ابعاد آن در زندگی انسانها هنوز مشخص نشده است. این دو نفر که از اسارت وابستگی به ستوه آمده بودند، در اثر تجربههای روحانی، متحول شده و انقلابی را که منجر به رهایی آنان از اسارت شده بود، بهعنوان پیام بهبودی از وابستگی، به همدردان خود منتقل کردند. تاکنون حدود ۲۵۰ جمعیت مختلف با اقتباس از AA در زمینه انواع وابستگی، اختلالات عاطفی، فکری، دردهای مزمن و حتی بیماریهایی نظیر: میگرن، سرطان، صرع , ایدز و غیره از روش(AA) بهرهبرداری کرده و اعضای آنها رأساً مسئولیت بهبودی و رشد معنوی خود را برعهدهگرفتهاند. ازآنجاکه در برنامه بهبودی AA، «دوازده قدم» جهت سیر و سلوک و سلسلهمراتب رشد و تحول وجود دارد، در اکثر نقاط دنیا بهعنوان فلسفه، روش یا برنامه بهبودی دوازده قدمی (Twelve Step Programs) معروف شده است.
روش دوازده قدم در ترک اعتیاد، اکنون در دنیا بهعنوان مؤثرترین روش منحصربهفرد درمان اعتیاد وابستگی ( EFFECTIVE TREATMENT FOR ALCOHOLISM ADDICTION MOST SINGL )شناختهشده است و میلیونها نفر در سراسر دنیا بهخصوص در آمریکا و اروپا از آن بهرهبرداری میکنند. از این روش در معتبرترین مراکز بازپروری و بیمارستانهای کانادا، آمریکا و اروپا بهعنوان برنامهی کمکی استفاده میشود و تنها برنامهی بهبودی هزاران مرکز بازپروری مدل اجتماعی این کشورها، برنامهی بهبودی دوازده قدم در ترک اعتیاد است.
موفقیت این جمعیتها بهاینعلت است که آنها کاملاً خودجوش بوده و کلیه امورشان از طریق اعضاء که خود مشکل اعتیاد داشته و از آن رهاشدهاند، اداره میشود و هیچگونه دخالت یا مدیریت دولتی یا تخصصی حرفهای، اعم از پزشکی، روانپزشکی، روانشناسی و غیره، در امور آنها اعمال نمیشود. این جمعیتها به هیچ جا وابسته نیستند، کاملاً خودگردان و متکیبهخود بوده و هیچگونه کمک مالی از کسی قبول نمیکنند و هزینههای آنها با خودیاری تأمین میشود.
برنامهی بهبودی AA از ۳ عامل روحانی، روانشناختی، جامعهشناختی و تجربی تشکیلشده است. عامل روحانی برگرفته از ادیان الهی، عامل روانشناختی،جامعهشناختی از علم روانشناسی و عامل تجربی، از تجربه بهکارگیری اصول، راهکارها و ابزارهای سالم در جهت تغییر و تحول در جسم، فکر، احساسات و عواطف و روابط با خود، دیگران و خداست.
AA، برنامهی بهبودی تثبیتشده و جامعی برای رهایی از بیماری اعتیاد و هموابستگی به مبتلایان سراسر جهان عرضه میکند.
از اوایل دهه پنجاه شمسی گروههای دوازده قدم در ترک اعتیاد بهصورت مقطعی چند بار در تهران تشکیلشدهاند و از تاریخ ۳۱/۱/۷۳ گروههای فوق با حمایت سازمان بهزیستی و ستاد مبارزه با مواد مخدر توسط چند نفر که در خارج از کشـور با این اصـول آشنـا شده بودند راهاندازی گـردید.
قدمهای دوازده گانه AA چگونگی قدمبهقدم مسیر بهبودی ترک اعتیاد را به بیمـار پیشنهاد میکند.
این قدم های ترک اعتیاد، در قلب برنامهی بهبودی AA قرار دارند و اعضاء از طریق بهکارگیری این اصول بهطور عملی و رعایت اصول معنوی نهفته در آنها در کلیه امور زندگی، بهمرور از درون متحول شده و بهعنوان اعضای مسئول و سازنده، به اجتماع بازمیگردند.
۱ـ ما پذیرفتیم که در مقابل اعتیاد عاجزیم و اختیار زندگی از دستمان خارجشده است.
۲ـ بهمرور ایمان آوردیم که پروردگار مهربان میتواند سلامت عقل را به ما بازگرداند.
۳ـ تصمیم گرفتیم اراده و زندگی خود را به پروردگار مهربان بسپاریم.
۴ـ یک ترازنامه اخلاقی جستجوگرانه و موشکافانه از خود تهیه کردیم.
۵ـ چگونگی دقیق رفتارهای ناسالم خود را با خداوند، خود و یک انسان دیگـر در میان گذاشتیم.
۶ـ آمادگی کامل پیدا کردیم که پروردگار کلیه نواقص شخصیتی ما را برطرف سازد.
۷ـ با فروتنی از او خواستیم کمبودهای اخلاقی ما را برطرف کند.
۸ـ فهرستی از تمام کسانیکه به آنها زیان رسانده بودیم تهیه کردیم و درصدد جبران برآمدیم.
۹ـ بهطور مستقیم در هر جا که امکان داشت از افراد فوق جبران خسارت کردیم، مگر در مواردیکه انجام آن زیان مجددی به ایشان و یا دیگران وارد کند.
۱۰ـ به تهیه ترازنامه شخصی خود ادامه دادیم و در صورت قصور بلافاصله بدان اقرار کردیم.
۱۱ـ از راه دعا و نیایش کوشیدیم به پروردگار مهربان نزدیکتر شویم و فقط طالب آگاهی از خواست او برای خود و قدرت اجرایش شدیم.
۱۲ـ با بیداری روحانی حاصل از برداشتن این قدم های ترک اعتیاد، سعی کردیم این پیام را به معتادان برسانیم و این اصول را در تمام موارد زندگی خود به اجرا درآوریم.
پدیده انقلابی و موفق دیگری که پس از تشکیل AA در سال ۱۹۳۵ میلادی از طریق تعدادی از الکلیهای بهبودیافته در دنیای ما به وجود آمد، روش بازپروری خاصی، به نام « مدل اجتماعی» (Social Model) است که با مشارکت مردمی / دولتی و با مدیریت افراد بهبودیافته اداره و اجرا میشود.
هدف اصلی این روش بهبودی کمهزینه، فراهم آوردن فضا و محیط سالم زندگی اجتماعی برای معتادانی است که به علت پیشرفت ناخوشی و اسارت در قید افکار، احساسات، رفتار و زندگی معتاد گونه خود، همچنین از دست دادن قابلیتهای اجتماعی، شغلی، اقتصادی و مسکن، نمیتوانند از برنامهی بهبودی انجمن AA که بهرایگان در اختیار همگان قرار دارد، بهرهبرداری کنند.
در اوایل قرن نوزدهم در ایالاتمتحده، گروهها و جمعیتهایی که نسبت به مسائل اجتماعی احساس مسئولیت میکردند، در مورد وابستگی و حل مشکلات مربوط به آن نیز وارد بحث و فعالیت شدند.
در سال ۱۸۳۴ میلادی بیش از پنج هزار گروه و تشکل با یکمیلیون عضو در.A.T.M (American Temperance Movement ) وجود داشت. یکی از فعالیتهای اعضای این جمعیت، کمک به الکلیها بود. آنها الکلیها را جهت ترک الکل در خانهها، محل کار، کلیساها و یا باشگاههای اجتماعی چند روزی نگهداری میکردند و سپس از طریق امکانات اعضای جمعیت، جهت حل مشکل اقتصادی، حرفهای و اجتماعی این افراد قدمهای لازم را برمیداشتند. این جمعیت، باوجود خدمات ارزنده و روشهای نوینی که در امر کمکرسانی به آسیب دیدگان اجتماعی عرضه میداشت، به علت وارد شدن به مسائل سیاسی، کاربری و تأثیر خود را بهمرور ازدستداده و سپس بهکلی متلاشی شد.
جمعیت دیگری که پس از .A.T.M و با بهرهگیری از تجربه تلخ آنها منشأ خدمات فراوان و روش موفقی بود و در پیدایش (AA) نقش بسیار مؤثری داشت، گروه آکسفورد (OXFORD GROUP) است. این جمعیت با استفاده از نیروی گروهی کوشش داشت زمینه تسلیم و پیدایش تجربه روحانی و تحول را در وابستگان به وجود آورد.
بیل ویلسون (Bill Wilson) بنیانگذار انجمن (AA) که در این گروه عضویت داشت، اصول اولیه برنامه بهبودی AA را از این گروه آموخت و سپس با اضافه کردن تجربههای شخصی، همچنین مطالبی که در مورد بیماری الکلیسم از دکتر Silkworth پزشک معالج خودآموخته بود، «قدمهای دوازده گانه» AA را که یک برنامه رهـایی از ناخوشی وابستگی / الکلیسم است، تدوین نمـود.
بیل ویلسون و سایر بنیانگذاران انجمن AA بهمرور با بهرهگیری از تجربه پیشینیان و آزمایشهای مختلف، متوجه شدند که علت ازهمپاشیدگی جمعیتهای دستاندرکار کمک به الکلیها عواملی بوده است که باید برای حفظ بقای خود از آنها دوری کنند.
یکی از مهمترین این عوامل، درگیری و دخالت این جمعیتها در تمام امور مربوط به مددجویان خود بوده است. آنها سعی میکردند مسائل جسمی، روانی، روحانی، اقتصادی، خانوادگی، اجتماعی، کاری و حرفهای و مسکن را یکجا حلوفصل کنند و در این میان اولویتها، که بهبودی از اعتیاد در رأس آن قرار دارد به خطر افتاده، نهایتاً در نقطهای جزئیات، کلیات را تحتالشعاع قرار میدادند و فرد دچار لغزش و بازگشت به وابستگی میشد.
AA پس از چند سال فعالیت و پی بردن به این واقعیت که بهبودی باید در رأس هر چیز دیگری قرار داشته باشد، خطمشی خود را معین کرد و تمرکز خود را بر روی برنامه بهبودی از اعتیاد گذاشت. پسازآن پی گیری مسائل مربوط به ترک جسمی، مسائل خانوادگی، کار، اقتصادی، حقوقی و غیره از دستور کار انجمن خارج شد. اما بعضی از افرادی که در انجمن بهبود پیداکرده و زیر و بم مسئله اعتیاد / الکلیسم را تجربه کرده بودند، بهصورت فردی و جدا از انجمن، مددکاری و کمکهای جانبی به معتادان را ادامه داده و بهمرور روش بازپروری «مدل اجتماعی» معتادان را در سراسر آمریکا و کانادا رواج دادند. این مدل، اکنون بهصورت بهترین شیوه، در مراکز بازپروری مـدل اجتمـاعی و خانههای بهبودی معتادان (Recovery Home- Social Model Rehabilitation Center) به کار گرفته میشود.
۱ـ زمینهی اصلی پیدایش مدل اجتماعی، این واقعیت است که قبل از به وجود آمدن گرایش به تئوریهای علمی و فهم و تشریح ناخوشی الکلیسم و وابستگی به مواد مخـدر بهعنوان بیماری، به لطف الهی و در اثر تجربههای روحانی بهطور ناگهانی موفق شدند به وابستگی خود غلبه کنند و سپس بهعنوان افراد غیرحرفهای که شخصاً رهـایی از وابستگی را تجربه کردهاند، چگونگی قدمبهقدم بهبودی خود را عملاً بهطور روزمره به نمایش بگذارند، تا معتادان دیگر نیز بهعنوان نمونه و الگو از آنها بهرهبرداری کنند.
۲ـ معمولاً معتادانی که به فکر ترک مواد مخدر میافتند، امکانات مالی خود را دست داده و استطاعت پرداخت هزینهی درمان روش دیگر را ندارد.
۳ـ در روشهای دیگر، پزشک / روانشناس، بهعنوان مرجع درمانگر در موقعیتی بالاتر از وابسته قرار دارد که با کمبود اعتمادبهنفس (Low Self Esteem) و احساس حقارت (Inferiority Complex) که در معتادان وجود دارد، طبیعتاً با خودبزرگبینی، غیرقابلدسترس بودن، بیاعتنائی و انکار، واکنش نشان میدهند و مهمترین عامل درمان که اعتماد معتاد به درمانگر است , به وجود نمیآید.
معتادان به همهچیز و همهکس حتی خودشان بیاعتمادند، تنها چیزی که وابسته به آن اعتماد دارد مواد مخدر و نشئگی است. ازآنجاکه وابستگی تجربی است، بنابراین وقتیکه یک معتاد بهبودیافته (یاور تجـربی)، تجربه دوران اعتیاد و نشئگی خود را برای یک معتاد درمانده تعریف میکند، رابطهی مشترکی بر مبنای تنها چیزی که معتاد خسته بدان اعتماد داشته، اما دیگر جوابگو نیست، ایجاد میشود و سپس تجربهی بهبودی یاور تجـربی نیز خواهد توانست به درون او نفوذ کند.
۴- معتادانی که برای ترک به روشهای دیگر مراجعه میکنند، وقتی با هزینههای گران درمان روبرو میشوند، هدف درمانگر را سرکیسه کردن خود تصور میکنند. ازآنجاکه یکی از جنبههای بیماری اعتیاد، جنبهی روحانی و معنوی آن است، وقتی معتادان واجد شرایط بهبودی، برای رهایی از مشکل خود به مراکز بازپروری روش اجتماعی که برنامه بهبـودی خود را بهرایگان در اختیار میگذارند، مراجعه میکنند، بلاعوض بودن این خدمات به آنان نشان میدهد که دوای دردشان مادی نیست و باید در وادی دیگری به دنبال رهایی از بیماری خود باشند.
۵ـ رایگان بودن برنامه بهبـودی روش اجتماعی، به وابستهای که احساس ارزش نمیکند و شدیداً نسبت به اجتماع بدبین است، نشان میدهد که دیگران برایش ارزش قائل بوده و برای بازگشت او به اجتماع حاضر به پرداخت هزینهاند. با این روش، فـرد معتاد ازلحاظ عاطفی تقویتشده و نطفه احساس ارزش، اعتمادبهنفس و جزئی از اجتماع بودن، از همان ابتدا در او کاشته میشود.
۶ـ تساوی و مشارکت یاوران تجـربی و مددجویان (بیمـاران) در جلسات بهبـودی و همسانی و همدلی و داشتن برنامه بهبودی مشترک باعث ایجاد اعتماد و نزدیکی پرسنل خدمتگزار و رهجویان میگردد.
علت موفقیت فلسفهی دوازده قدم در ترک اعتیاد و روش اجتماعی در مقایسه با دیگر روشهای درمانی معتادان، در این است که در روشهای درمانی دیگر, تمرکز فراوانی معطوف وضعیت جسمی وابسته و سپس وضعیت عاطفی و فکری او میشود و بُعد مهم دیگری که انسان از آن تشکیلشده است، یعنی بعد معنوی و روحانی مدنظر قرار نمیگیرد.
در فلسفهی ۱۲ قدم در ترک اعتیاد، مهمترین و اگر اغراق نباشد، تنها عاملی که باعث جذب میلیونها وابسته به آن شده است، «عشق بلاعوض» میباشد.
بنابراین لازم است وابستگی را قبل از آنکه یک ناخوشی جسمی، فکری و عاطفی بدانیم، یک نابهنجاری تمامعیار معنوی / روحانی بدانیم. علت اصلی پیدایش بیماری «هموابستگی» (Codependancy) که پیشزمینه وابستگی است، در خلاء معنوی / روحانی نهفته است. اکنون واضح است که اکثر معتادان ، محصول خانوادههای نابسامان، آشفته و ازهمگسیختهاند، هرچند که ممکن است ظاهراً و از خارج، این خانوادهها مرفه و موفق به نظر آیند، اما در داخل، اصول و روابطی که برای کل واحد خانواده و اعضای آن مفید باشد و رشد، خلاقیت و تکامل یکیک آنها را – بدون تضاد و بیعدالتی – تضمین کند، وجود ندارد. اعتقاد بر این است که این خانوادهها با ترس به دنیا نگاه میکنند و باورهای زیربنائیشان از عشق خداوندی سرچشمه نگرفته است. بر همین اعتقاد، «هموابستگی» و وابستگی، عوارض کمبود عشق و ایمان هستند. بنابراین برای رهایی از آنها نیز، باید از همان عوامل (عشق و ایمان) کمک گرفته شود.
سینانان ـ SYNANON
در سال ۱۹۵۸ اولین خانه بهبودی (Recovery House) ساختاریافته با ۵۰ رهـرو (مددجو)، توسط اعضای بهبود یافتهی انجمن (AA) با مدیریت چارلز دِدریچ (Charles Dederich) یک الکلی و وابسته بهبودیافته، در شهر سانتامانیکای کالیفرنیا، تأسیس شد و بهسرعت شروع به گسترش کرده و در چند ایالت دیگر الگوی خود را تکرار نمود.
در این مرکز، رهجویان پس از مرحلهی ابتدایی بهبودی، که شامل ترک فیزیکی و آشنایی با اصول و قوانین مرکز بود، زندگی اجتماعی و سلسلهمراتب آن را بهعنوان یک عضو فعال مرحلهبهمرحله طی میکردند. (مدت بازسازی ۲ سال)
خانههای بهبودی فنیکس Phoenix House
فنیکس، با الگوبرداری از سینانان؛ اما با نظامی محکمتر و سیستماتیک به مدت ۱۲ تا ۱۸ ماه، در مجموعههای ۸۰ نفره، خدمات خود را در نیویورک و چند ایالت دیگر تا به امروز کماکان ارائه میدهد.
خانههای بهبودی اودِسی Odessey House
اودِسی، سومین دسته از انواع روشهای بهبودی مدل اجتماعی معتادان است که بیشترین سعی خود را ضمن بهبودی، صرف آموزش خدمتگزاران (یاوران) مینماید، تا به این وسیله مددجویان واجد شرایط را بهعنوان خدمتگزاران حرفهای وارد بازار کار مراکز بهبودی وابستگان کند.
اکنون تقریباً اکثر مددکاران رشتهی اعتیاد Chemical Dependency، حتی در مدلهای پزشکی، تغییر رفتاری و رواندرمانی و کلیه پرسنل و مدیران روش اجتماعی را که در این دوره از آنان بهعنوان یاوران یاد میشود، معتاد بهبودیافته از اعتیاد تشکیل میدهد. روش اودِسی در اکثر خانههای بهبودی، بهصورت الگوی ایدهآل که ضمن بهبودی بیمار، از وجود او بهعنوان مؤثرترین وسیله کمک به معتادان دیگر بهرهبرداری میکند، پذیرفته و از آن استقبال شده است. معمولاً در مراحل و فازهای آخر، مددجویان این مراکز تشویق میشوند که ضمن آموزش عملی مددکاری، در دانشکدههای تخصصی مددکاری معتادان ، دورههای فشردهای را که جهت آموزش تئوریهای علمی و روانشناسی اعتیاد طراحیشدهاند، بگذرانند.
نکته پایانی درباره دوازده قدم در ترک اعتیاد:
ازآنجاکه دلایل پیدایش اعتیاد هنوز پاسخ علمی پیدا نکرده است و در تئوریهای موجود ابهامات فراوانی در تبیین بیماری اعتیاد وجود دارد و تاکنون درمان شناختهشدهای برای این ناخوشی بغرنج پیدا نشده است. بنابراین باید تمرکز خود را بر روی آنچه میدانیم بگذاریم. ما میدانیم : “باآنکه اعتیاد قابل علاج نیست، اما مهار شدنی و قابل تدبیر است”. وجود میلیونها عضو انجمنهای دوازده قدم در ترک اعتیاد بهعنوان معتادان رهـایی یافته، دلیلی بر اثبات این واقعیت است. (جهت خواندن مقاله”چرا برنامه های دوازده قدمی؟” کلیک کنید.)
دیدگاهتان را بنویسید